ناوچه پیکان و عملیات مروارید
 
صنایع نظامی
MILITARY

حماسه ناوچه پیکان   و عملیات مروارید

 


مقدمه

عملیات دریایی غرورآفرین مروارید در هفتم آذر سال 1359 توسط دریادلان جان برکف نداجا در شمال خلیج فارس و علیه نیروی دریایی دشمن انجام گرفت و در این عملیات ضربات سنگین و جبران ناپذیری بر پیکر دشمن وارد شد. این عملیات را می توان مهم ترین جنگ دریایی در پهنه خلیج فارس دانست .
براساس طرحی از پیش تهیه شده به طور روزانه و مستمر منطقه شمال خلیج فارس توسط بالگردهای نداجا مورد گشت و بررسی در دو نوبت صبح و بعدازظهر قرار می گرفت . ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی ارتش ج .ا.ا نیز ماموریت داشتند تا با حضور در این منطقه علاوه بر مراقبت از سکوی نفتی ایران در صورت حضور یگان های دریایی دشمن نسبت به انهدام آن ها اقدام نمایند. در دو ماه نخست جنگ نبردهای دشمن به وقوع پیوست که با پیروزی ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی و انهدام یا فرار واحدهای دشمن خاتمه یافت . در نتیجه این نبردها یگان های دریایی دشمن از رویارویی با ناوچه موشک انداز ا.ج .ا.ا. پرهیز نموده و به مخفی گاه های خود خزیده بودند. در آبان ماه سال 1359 با اجرای دو عملیات اشکان و شهید صفری علیه سکوهای البکر والامیه که ترمینال های بزرگ نفتی دشمن برای صدور نفت آن کشور می باشد تاسیسات سکوهای مذکور منهدم شدند. به این ترتیب دشمن از امکان صدور نفت از طریق این سکوها محروم و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گرفت .

منطقه عملیات

عملیات مروارید به مدت 10 روز (از تاریخ 1359 9 1 ) در منطقه ای به طول تقریبی 400 کیلومتر و به عرض 50 کیلومتر (به مساحت 20000 کیلومترمربع ) از شمالی ترین نقطه خلیج فارس تا محدوده عملیاتی نیروی رزمی 421 در منطقه دوم دریایی بوشهر را دربرمی گرفت .

 

وضعیت دشمن

 

در مدت سه هفته پس از انجام عملیات موفقیت آمیز شهید صفری که بر روی ترمینال های نفتی البکر و الامیه انجام گرفت دشمن تلاش مضاعفی را در جهت به کارگیری و بهره برداری مجدد از سکوهای یاد شده به عمل آورده بود و تعدادی از نظامیان عراق جهت حفاظت از سکوها و اقدامات شنودی بر روی آن ها مستقر شده بودند به طوری که تحرکات نیروهای دریایی عراق روبه افزایش نهاده بود اما به دلیل وارد شدن خسارت سنگین به تاسیسات سکوها نیروهای عراقی نیاز به پشتیبانی آمادی بیشتری داشتند که به دلیل ناامنی منطقه این کار با دشواری انجام می شد و روحیه دشمن نیز بسیار متزلزل گردیده بود.

 

وضعیت خودی

 

 بارزترین مشخصه نیروهای خودی روحیه ایثارگری و شهادت طلبی بود که به واسطه انجام موفقیت آمیز 2 عملیات گسترده توسط نیروهای خود تقویت هم شده بود . نیروی رزمی 421 مستقر در بوشهر هماهنگی لازم جهت انجام یک عملیات برون منطقه ای مشترک با نهاجا را به عمل آورده بود و تمرینات لازم هم که در این رابطه پیش بینی شده بود به توسط F 4 E اجرا درآمد و در عمل موجب موفقیت در به کارگیری کنترل و هدایت 13 فروند هواپیمای جنگنده واحدهای شناور نداجا و در نتیجه اجرای یک عملیات منسجم گردید.
به کارگیری هم زمان نیروهای تکاور واحدهای شناور و یگان های پروازی نهاجا و نداجا به صورت گسترده ناشی از آمادگی قابل توجه نیروها و مناسب بودن طرح ریزی ها در زمان اجرای عملیات بود.

 

اهداف عملیات

 

نابودی بخش قابل توجهی از نیروی دریایی عراق .
محبوس نمودن باقیمانده نیروی دریایی دشمن در بندر ام القصر.
اعمال سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران در تمام خلیج فارس .
جلوگیری از صدور نفت عراق به منظور اختلال در نظام اقتصادی دشمن .
قطع ارتباط دریایی دشمن و مسدود نمودن خطوط مواصلاتی بین المللی آن کشور.
محروم بودن کشور عراق در بهره برداری از سکوهای مذکور به عنوان یک نقطه آفندی علیه واحدهای سطحی و هوایی جمهوری اسلامی ایران .
ایجاد پست دیده بانی در سکوی البکر برای نیروی خودی جهت اعمال کنترل بر ترددهای احتمالی و آتی دشمن .

علل انتخاب منطقه عملیات

جهت وارد نمودن ضربه اساسی و قطع کامل خطوط مواصلاتی دریایی و به ویژه قطع صدور نفت کشور عراق و نظر به تمرکز قوای نیروی دریایی دشمن در منطقه شمال غرب خلیج فارس که دربرگیرنده حساس ترین و حیاتی ترین تاسیسات کشور عراق در دریا یعنی ترمینال های نفتی البکر و الامیه می گردید علت اصلی انتخاب این منطقه جهت انجام عملیات مروارید بود.

 

آغاز عملیات

 

نیروی دریایی ارتش ج .ا.ا. به منظور خارج ساختن یگان های دشمن از پناه گاه و انهدام آن ها اقدام به طراحی عملیات مروارید نمود. در این طرح عملیاتی برنامه ریزی شده بود که یک تیم عملیات ویژه توسط بالگردهای نداجا بر روی سکوی البکر پیاده شده و آن را تسخیر کنند. پیش بینی شده بود که حمله دلاورمردان نیروی دریایی ارتش ج .ا.ا به این سکوها برای بار سوم پس از عملیات اشکان و شهید صفری و آن هم در کمتر از یک ماه برای حکام رژیم بعثی قابل تحمل نخواهد بود. لذا برای مقابله با آن دست به اقدامات عجولانه خواهند زد و یگان های دریایی و هوایی خود را به صحنه خواهند فرستاد.

تیم عملیات ویژه شامل فرمانده تیم افسر اطلاعات افسر مخابرات و 4 نفر تکاوران زبده دریایی در شامگاه مورخه ۶ آذرماه ١٣۵٩ توسط بالگرد بر روی سکوی البکر پیاده شده و بلافاصله با نیروهای مستقر بر روی سکو درگیر شدند. یک نفر از نیروهای دشمن مستقر بر روی سکو به همراه 9 نفر دیگر از آنان به اسارت نفرات تیم عملیات ویژه درآمدند . بقیه نفرات دشمن با جنگ و گریز به قسمت شمالی سکو گریخته و از آنجا توسط یک فروند شناور فرار کرده و به سکوی الامیه رفتند.

 

نبرد قهرمانانه ناوچه پیکان

 

پس از تسخیر سکو توسط تیم عملیات ویژه دو فروند ناوچه موشک انداز دشمن که در حال خروج از خورعبدالله بودند بر صفحه رادار ظاهر شدند ناوچه پیکان از سکو جدا و برای انهدام آنها به طرف شناورهای دشمن حرکت کرد. اولین ناوچه دشمن را با شلیک یک فروند موشک سطح به سطح منهدم و سپس به سوی ناوچه دوم تغییر جهت داد. ناوچه عراقی که شاهد انهدام ناوچه اول بود بلافاصله بازگشته و با سرعت زیاد از منطقه خارج و به داخل خورعبدالله گریخت . ناوچه قهرمان پیکان به طور مکرر با یگان های دشمن درگیر و تعدادی یگان شناور و هواپیمای جنگنده نیروهای خصم را منهدم نمود زیرا همان گونه که قبلا پیش بینی شده بود دشمن یگان های خود را یکی پس از دیگری برای مقابله با ناوچه پیکان بیرون می فرستاد. اما هماهنگی بین نیروهای دریایی و هوایی ارتش ج .ا.ا. موجب گردید که تعداد زیادی از هواپیماهای جنگنده و یگان های شناور دشمن دراین عملیات منهدم گردند. نیروی هوایی در عملیات مروارید همدوش نیروی دریایی حضوری چشمگیر و موثر داشت و چندین شناور دشمن را به قعر آبهای نیلگون خلیج فارس فرستاد (برای آگاهی از نقش نیروی هوایی در عملیات مروارید به این مقاله مراجعه کنید).

ناوچه پیکان علاوه بر درگیری مستقیم نیروهای دشمن با هدایت هواپیماهای تیزپرواز نیروی هوایی ارتش ج .ا.ا. بر روی واحدهای دشمن موجب انهدام تعداد دیگری از آنها شد. در ظهر روز هفتم آذر خاتمه عملیات توسط فرماندهی عملیات اعلام گردید.

 

هدف قرار گرفتن پیکان

 

براساس گشت هوایی انجام شده بر فراز منطقه نبرد آن منطقه خالی از یگان های دشمن اعلام و ناوچه قهرمان پیکان عازم بازگشت به پایگاه خود گردید. پس از طی چند مایل یک فروند ناوچه موشک انداز دشمن که در زیر سکوی الامیه مخفی شده بود از مخفی گاه خود خارج و سه فروند موشک پیاپی به طرف ناوچه پیکان شلیک می کند به دلیل مانور سریع ناوچه پیکان موشک اول به آن اصابت ننمود و در نزدیکی ناوچه در آب منفجر شد لیکن بلافاصله موشک دوم به پاشنه ناوچه اصابت و نیروی محرکه آن را از بین می برد.
متعاقبا موشک سوم نیز به ناوچه اصابت و موجب غرق شدن ناوچه و شهید شدن تعداد زیادی از کارکنان ایثارگر و حماسه آفرین آن می گردد. پس از مدت کوتاهی ناوچه دشمن که ناوچه پیکان را هدف قرار داده بود نیز توسط یک فروند هواپیمای نهاجا هدف قرار گرفته و منهدم شد. فرماندهی ناوچه پیکان را در این عملیات شهید محمد ابراهیم همتی بر عهده داشت که همراه با پیکان در دل آبهای گرم خلیج فارس آرام گرفت.

 

نتایج عملیات

 

 

نتیجه این عملیات انهدام بخش اعظم توان دریایی رژیم بعثی و از بین رفتن تعداد زیادی از هواپیمای دشمن بود و موجب گردید سیادت دریایی ج .ا.ا. در خلیج فارس به طور کامل کسب و تا پایان جنگ استمرار یابد. دشمن بعثی که متوجه شد دیگر امکان مقابله با دلاورمردان نیروی دریایی ج .ا.ا. را از طریق یگان های سطحی خود ندارد تغییر تاکتیک داده و برای تهدید خطوط مواصلات دریایی جمهوری اسلامی ایران به استفاده از یگان های هوایی و موشک های هوا به سطح و ساحل به دریا روی آورد که ایثارگران نداجا در طول مدت دفاع مقدس دشمن را در استفاده از این روش نیز ناکام گذاردند. 

ضربات و تلفات وارده به دشمن

 

در طول عملیات غرورآفرین مروارید تعداد زیادی از نیروهای دریایی و هوایی کشور عراق به کلی منهدم گردیدند. خسارات و تلفات وارده به دشمن به شرح زیر می باشد : 

ناوچه موشک انداز اوزا :5 فروند
مین جمع کن : 1 فروند
نیروبر : 1 فروند
ناوچه تندرو : 3 فروند
یگان صدمه دیده : 3 فروند
شناورهای متفرقه : 2 فروند

تعدادی از نفرات و کارکنان دشمن مستقر در سکوها و شناورهای منهدم شده نیز به اسارت نیروهای خودی درآمد که به سرعت از منطقه عملیات تخلیه شدند.

 

روایتی از عملیات مروارید از زبان امیر دریادار دوم ناصر سرنوشت

 

ما به طور داوطلبانه یک تیم ویژه هفت نفره که اکثراً هم دوره و هم درجه بودیم تشکیل دادیم. با استفاده از گشت هایی که با هلیکوپتر انجام دادیم، تمام اطلاعات مورد نظر را جمع آوری کردیم. طرح عملیاتی را نوشتیم و به تصویب رساندیم. در این عملیات شهید ناوسروان محمود کوشا نیز حضور داشت. ما بر روی سکوهای البکر و الامیه رفتیم تا آن ها را منهدم کنیم.

خوشبختانه این کار را انجام دادیم و از هفت نفری که رفتیم دو نفر دیگر با ما برنگشتند و شهید شدند. در این عملیات غرورآفرین ما از تیزپروازان و دلیر مردان نیروی هوایی نیز کمک گرفتیم. نفوذ ما در این عملیات، در ساعت 14 روز پنجم آذر بود. ما نقطه کور نفوذ را پیدا کرده بودیم و مسیری که هلیکوپترهای عراقی می آمدند و گشت می زدند را شناسایی کردیم با هلیکوپتری که یکی از خلبانان آن ناوسروان حشمت معتمدی و یکی دیگر امیر حسین آشتیانی بود با همه تجهیزات به سکوها رفتیم.

پس از ورود به سکو توانستیم با پرتاب یک گلوله آرپی جی توسط تکاوری که همراه ما بود به نام رحمن الفتی، مقر فرماندهی را که آنتن های مخابراتی را هم شامل می شد، مورد اصابت قرار دهیم و ارتباط سکو را قطع کنیم. بعد از ورود به اتاق فرماندهی تمام فرکانس های مخابراتی را از روی دستگاه ها یادداشت کردم و در نهایت بعد از در اختیار گرفتن کنترل سکو، آمادگی جهت پهلو گرفتن ناوچه پیکان که به عنوان پشتیبان ما بود، به مرکز فرماندهی اعلام کردیم.

 ناوچه پیکان در مسیر حرکت به سمت سکو با یک ناوچه عراقی درگیر می شود. بعد از انهدام ناوچه عراقی به ناوچه پیکان جهت پهلو گرفتن در قسمت جنوبی سکوی البکر موقعیت داده شد. در این زمان من که یک پرچم ایران به همراه داشتم از دکل مخابراتی بالا رفتم و پرچم ایران را در بالای سکو به اهتزاز در آوردم. در این زمان سکوی الامیه را که در فاصله حدود سه کیلومتری سکوی البکر قرار داشت دیدم و متوجه شدم که در کنار آن یک ناوچه دشمن پهلو گرفته است. همزمان هواپیمای نیروی هوایی به سکو نزدیک شده بود. به سرعت از سکو پایین آمدم و با ناوچه پیکان و با افسر نیروی هوایی که رابط عملیات در داخل ناوچه پیکان بود تماس گرفتم و مخفی شدن ناوچه دشمن در سکوی بالایی را اطلاع دادم که پس از آن با درگیری که انجام شد این ناوچه منهدم شد.

روز بعد ناوچه دیگری آمد تا پشت این ناوچه منهدم شده پهلو بگیرد. این ناوچه ای بود که روز بعد ما را مورد اصابت قرار داد. در صبح روز دوم با روشن شدن هوا ناوسروان محمود کوشا در برج دیدبانی سکو بود که فریاد زد دود، موشک! به سمت خور عبدالله که نگاه کردیم موشک را دیدیم. این چهارمین موشک STYX بود که آن روز به سمت ما شلیک شده بود. بعد از آنکه من برای پناه گرفتن به بخش پایین سکو پریدم، اصابت موشک به زیر برج دیده بانی را دیدم! به سمت دیده بان دویدم خوشبختانه سلامت بود. این شخص داوطلبانه وارد تیم ویژه ما شده بود در لحظات آخر عملیات ما بعد از آنکه ناوچه پیکان مورد اصابت قرار گرفت، در اثر ورود یک ترکش به جمجمه سر دچار خونریزی مغزی شده بود. در آن لحظه روی دستان من بدون حرکت و شناور بود، با تلاش زیاد با اولین هلیکوپتر به بوشهر منتقل شد، اما متأسفانه در مسیر به شهادت رسید.

پس از اصابت موشک به سکو درگیری ها آغاز شد در بالای سکو هواپیماها خودی و عراقی بودند. حوالی ظهر به ما اطلاع دادند که مرحله آخر عملیات را که شامل تخریب، انهدام و تخلیه است اجرا کنید. بعد از جمع آوری مدارکی که به لحاظ اطلاعاتی دارای اهمیت بود از سکو وارد ناوچه پیکان شدیم. علت این فرمان اطلاع یافتن از تصمیم عراق به باز پس گیری این سکو و ارسال دو ناو نیرو بر عراقی به همراه دو اژدر افکن به سمت ما بود. دو ناو نیروبر توسط هواپیماهای ما در مسیر آمدن به تأسیسات منهدم شد. بعد از فاصله گرفتن از دو سکوی منهدم شده در فاصله حدود 8 مایلی دو موشک به سمت ناوچه پیکان شلیک شد. مانور به موقع ناوسروان حفیظی باعث شد اولین موشک STYX در فاصله سه متری وارد آب شد. دومین موشک مسیر خود را با ناوچه اصلاح کرد و در کنار پاشنه در آب منفجر شد و تقریباً می توان گفت یک سوم ناوچه از بین رفت. ما سعی کردیم با استفاده از تیربار ام ژ3 موشک های بعدی را هدف قرار بدهیم و در لحظه آخر به آب بپریم. در این حین دو موشک بعدی شلیک شد که با انفجار موشک سوم و چهارم من در حال پریدن به داخل آب بودم که یک تکه از روکش توپ سینه به سمت راست صورت من پرت شد و من بیهوش به داخل آب پرت شدم.

در اثر خنکی آب به هوش آمدم و احساس کردم کور شده ام. عمق آب در آن منطقه در حدود دوازده متر بود. به دلیل تجهیزات سنگینی که داشتم به زیر آب رفته بودم، با استفاده از آموزش های غواصی که در دوره زیردریایی دیده بودم پاهای خودم را باز کردم تا بدنم جهت بگیرد و با تمام تلاش خودم را به بالا رساندم. متوجه شدم چشم سمت چپ من بینایی خودش را حفظ کرده و از نوری که دیدم متوجه شدم زیر ناوچه هستم. به روی آب رسیدم و برخی از افرادی که توانسته بودند خود را نجات دهند، پیدا کردم. چون من جلیقه نجات نداشتم با استفاده از چاقویی که از سعید کیوان شکوهی گرفتم بندهای پوتین ام را که خیلی سنگین شده بود بریدم .

 وقتی شنا می-کردم متوجه شدم مجرای هر دو گوش من باز شده و از آن ها آب به درون معده ام وارد می شود. با جهت یابی که انجام دادم سعی کردم به سمت چراغ دریایی و در نهایت به سمت سکوی نوروز حرکت کنیم. بقیه نیروها را فرماندهی کردم. با ذکر یا علی (ع) و مدد از وی و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) با قیمانده نفرات را که بیش از 13 نفر بودند، تشویق به شنا و حرکت بطرف اولین بویه1 نمودم.

در نزدیکی چراغ دریایی هلیکوپترها آمدند. در حین بالا فرستادن مجروحان و نفرات، میگ عراقی وارد صحنه شد، از شدت حملات هوایی هر دو نفری که با یک هلیکوپتر اعزام می شدند، هلیکوپترها به دلیل تهدید راکت و موشک های میگ های عراقی مجبور به ترک منطقه می شدند. آخرین هلیکوپتر به دلیل تشدید حملات و غروب آفتاب منطقه را ترک نمود و همه نیروها بجز من و یک اسیر عراقی که یک افسر دریایی تحصیل کرده انگلیس بود ماندیم. در خلال شب تصمیم گرفتم همراه اسیر عراقی شنا کنان به پشت ادامه مسیر بدهم، به دلیل وجود خطر حمله کوسه و سرمای شدید برای بیدار نگه داشتن خودم مجبور بودم به طور مداوم شنا کنم. در مسیر با اسیر عراقی هم صحبت می کردم و در نهایت در غروب روز بعد به لطف خدا توسط هلیکوپتر گشتی نجات پیدا کردیم.

هیچگاه نواخت تیر شهید ناو سروان حسین حفیظی را فراموش نمی کنم. نواخت تیر این افسر سه گلوله بود. یک گلوله بالای هدف، یک گلوله تصحیح هدف و یک گلوله روی هدف. دشمن همیشه می دانست، زمانیکه سه گلوله در حال آمدن است، باید شناور خود را ترک کند. در جایی این واحد موشک انداز، واحد دشمن را در کانال خورموسی ردگیری و تعقیب می کرد بعد از آنکه نفرات دشمن به آب می پریدند، واحد رو منهدم می کرد و جالب اینکه بعد از انهدام واحد، نفرات دشمن را جمع و از غرق شدن آن ها جلوگیری می کرد. این شجاعت و ایثارگری در وجود تمام اعضای این ناوچه به حدی رسیده بود که زبانزد عام و خاص شده بود. وقتی که این ناوچه در عملیاتش موفق ظاهر شد، دو ماه بیشتر از جنگ نگذشته بود. زمانی ناوچه پیکان مورد اصابت قرار گرفتن بقیه ناوچه ها بلا استثناء تبدیل شدند به P22 و رقم آخر خود را رنگ آمیزی کردند. در عکس های زمان جنگ اگر دقت شود این مسئله مشخص است. دشمن هر جا وارد می شد، یک ناوچه موشک انداز پیکان را در آنجا آماده می دید، و پیکان بود که جاوید شد.

با تشکر از وبلاگ بسیار خوب هوانورد

http://newcoy.persianblog.ir


نظرات شما عزیزان:

مقالات تعلیم و تربیت
ساعت22:35---3 خرداد 1390
سلام دوست عزیز...
از این پست ویژ ه ای که برای من در وبتان قرار دادید بسیار ممنونم.درسته حق با شماست ناوچه پیکان صحیح هست من اشتباه مفهومم را به شما رساندم.
راستش پدرم افسر نیروی دریایی ارتش بود.
از سال 1346 وارد ارتش شد و پس ار 30 سال خدمت بازنشسته شد.
در سال 1384 خدا پدرم رو ازم گرفت اون هم بر اثر سکته مغزی...
7 ناوچه پیکان را پدرم و دوستان عزیزش از کشور فرانسه وارد ایران عزیزمان کردند اون هم با مشکلات خاص خودش.
با توجه به عناوین وب بسیار خوبتون دیدم شاید بتونم از این طریق یادی از پدرم برده باشم و خواستم این مقاله بسیار زیبایی که شما در وب خوبتان گذاشتید تقدیم کنم به تمام دریادلان نیروی دریایی ارتش...

از صمیم قلبم از شما متشکرم...
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید.
بهترین ها را برای شما آرزومندم.

با توجه به توضیحی که به من دادید که شما 17 سالتون هست من هم 23 سالم هست که کوچک هستم.امیدوارم به هر آرزویی که دارید بهشون برسید.



ببخشید زیادی حرف زدم سرتون رو درد اوردم.
بازم از شما متشکرم.









با تشکر
مدیریت و نویسنده وب علوم تربیتی


بیشتر همیاران پدرم یا شهید شدند یا مثل پدرم بر اثر بیماری فوت کردند.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب